10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

در این مقاله قصد دارید با 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما آشنا شوید که مغز متفکر جنایات و دزدی های هوشمندانه، جذاب و مهیج هستند و با نقشه ها و ایده های مبتکرانه خود ما را به وجد آورده اند.

جنایتکاران جذاب همیشه یکی از دیدنی ترین سوژه های فیلم ها بوده اند. البته فیلم‌هایی را هم دیده‌ایم که در آن جنایتکاران نگون بخت و گاه احمق به تصویر کشیده شده‌اند و سرقت‌هایی را روایت می‌کنند که به فاجعه ختم شده است. فیلم هایی مانند Reservoir Dogs، Dog Day Afternoon و Snatch همگی سرگرم کننده هستند و شرارت دزدان و جنایتکاران بی دقت را نشان می دهند. در این مدل از فیلم های جنایی، اشتباهات یا تصمیمات احمقانه خود جنایتکاران منجر به فاجعه می شود.

اما ما نوع دیگری از جنایتکاران را نیز داریم: 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما که مغز متفکرانشان پشت نقشه های درجه بالا و بی عیب و نقص هستند. شخصیت هایی که باهوش تر و باهوش تر از سایر مجرمان هستند و همیشه چند قدم جلوتر را می بینند و ماموران پلیس را دور می زنند و معمولا برای پیشبرد اهداف خود از سیستم و مکانیسم اجرای قانون علیه خود استفاده می کنند. اگرچه آنها همیشه از شر این موقعیت های پیچیده خلاص نمی شوند و گاهی به دلایل مختلف شکست می خورند، اما قدرت و شجاعت ذاتی آنها باعث می شود آنها را جذب کنیم و آنها را دوست داشته باشیم و دلمان بخواهد پیروز بیرون بیاییم.

در ادامه با 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما آشنا می شوید که با هوش و نبوغ فوق العاده خود ما را به وجد آورده اند.

۱۰. جان دیلینجر در فیلم دشمنان ملت (Public Enemies)

اولین مجرم در لیست ما کسی است که واقعا وجود داشته است. در سال های اولیه دهه 1930، جان دیلینگر با سرقت ها و جنایات خود، مأموران FBI (در آن زمان یک سازمان تازه تأسیس) را به عنوان مسئول قرار داد و مدتی با آنها بازی کرد و مدام از آنها فرار کرد. دیلینجر چندین بانک را سرقت کرد و ماموران جی ادگار هوور دائما نگران بودند و برای سرقت بعدی آماده می شدند.

فیلم «دشمنان ملت» ساخته مایکل مان در سال 2009 نیز همین اتفاقات را به تصویر می‌کشد، اما برای روایت داستانی دراماتیک و جذاب، همه چیز را تغییر داد و بازیگر محبوبی مانند جانی دپ از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما در این فیلم را به عنوان شخصیت شرور استخدام کرد که به زودی همدلی بیننده را برانگیخت. به نظر می رسد که دیلینجر باهوش تر است و تقریباً در طول فیلم توسط مأموران مجری قانون مورد تمسخر قرار می گیرد. در حالی که همه چهره او را می شناسند، او به راحتی وارد سینما می شود، با اسلحه چوبی از زندان فرار می کند و حتی مستقیماً به مقر FBI می رود تا اطلاعاتی که از او به دست آورده اند را بررسی کند.

دیلینگر از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما بدون شک یک جنایتکار برجسته بود و نبوغ و هوش او اجازه نمی داد پلیس به او برسد. در نهایت هم در واقعیت و هم در فیلم به خاطر سهل انگاری خودش نبود که او را به دام انداخته است. معشوق دیلینگر حسود او را به اف بی آی فاش کرد و به آنها گفت که قرار است یک شب در یک فیلم خاص ظاهر شود. اف‌بی‌آی دو سالن سینما را محاصره کرد و می‌دانست که یکی از آنها در یکی از آن‌ها ظاهر می‌شود و سرانجام وقتی او را دیدند، زیر آتش شدید قرار گرفت. زمانی که دیلینجر قصد فرار داشت، چهار گلوله به او شلیک شد.

اگر خبرچین زن نبود، ممکن بود ماموران FBI نمی توانستند این جنایتکار نابغه را که بزرگترین دزد زمان خود بود دستگیر کنند.

۹. کلاید الکساندر در فیلم شهروند مطیع قانون (Law Abiding Citizen)

چیزی که کلاید الکساندر از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما را متمایز می کند و او را از سایر جنایتکاران این لیست خاص تر می کند، انگیزه اوست. او به دنبال پول یا شهرت یا احترام نیست، بلکه به دنبال انتقام است. چندین جنایتکار که به خانه آنها حمله کردند خانواده او را به طرز وحشیانه ای به قتل رساندند و سیستم قضایی فاسد و ناکارآمد یکی از عاملان را با وجود شواهد قوی علیه وی آزاد کرد. ده سال بعد جنایتکاران و اعضای قوه قضائیه یکی پس از دیگری کشته می شوند.

کلاید تسلیم پلیس می‌شود و مسئولیت قتل‌ها را بر عهده می‌گیرد، اما با وجود اینکه پشت میله‌های زندان است، عده‌ای به روش‌های خلاقانه و خشونت‌آمیز کشته می‌شوند و طولی نمی‌کشد که متوجه می‌شویم همه اینها هنوز زیر دست کلاید است. او قبلاً برای سیا کار می کرد و از روش های خلاقانه برای کشتن و ترور افراد استفاده می کرد و اکنون از این مهارت ها برای انتقام از خانواده خود استفاده می کند.

کلاید از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما از انواع روش های کشتار استفاده می کند، از سم و بمب گرفته تا روبات های پاک کننده بمب. در نهایت عطش سیری ناپذیر او برای انتقام، خود را نابود می کند. اما در طول فیلم نبوغ و هوش او به حدی است که همه را به زانو در می آورد و حتی مخاطب نمی تواند عمق اهداف او را حدس بزند و تا مدت ها متحیر و متحیر هستیم که چگونه توانسته پشت میله های زندان قرار بگیرد. چنین طرح هایی را اجرا کنید.

۸. نیل مک‌کالی در فیلم مخمصه (Heat) از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

قبل از ساخت دشمنان ملت، مایکل مان در سال 1995 فیلم جنایی/کارآگاهی «مشکل» را ساخت که سینما را متحول کرد و برای اولین بار دو غول بازیگری را گرد هم آورد: آل پاچینو و رابرت دنیرو. ایده اصلی فیلم چیزی است که شاید بارها دیده باشیم، یک جنایتکار و دزد نابغه و ماهر با یک کارآگاه باهوش و خستگی ناپذیر روبرو می شود و سعی می کند دزدی های او را بدون گرفتار شدن در چنگال او انجام دهد. اما آنچه این معضل را از نمونه های مشابه متمایز می کند، فیلمنامه دقیق و ریز به همراه بازیگران باکیفیت و خارق العاده آن است.

آل پاچینو و رابرت دنیرو در این فیلم غوغا می کنند و هر دو بهترین بازی خود را نشان می دهند. دنیرو یک جنایتکار حرفه ای و دقیق است که برای تک تک مراحل زندگی خود برنامه ریزی می کند و هرگز بدون حساب به دل دزدی ها نمی رود. او می داند چگونه رفتار کند و چه کاری انجام دهد. او به دنبال حرکات نمایشی نیست و نمی خواهد ردی از خود به جا بگذارد و در بین تبهکاران مشهور شود. افتتاحیه فیلم و اولین سرقتی که از مک کولی و گروهش می بینیم نمونه بارز این موضوع است.

در این صحنه مک کاولی از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما و گروهش به یک خودروی زرهی حمله کرده و با یک کامیون سنگین به آن ضربه می زنند. سپس درهای آن را منفجر می کنند و محتویات آن را می دزدند، همه چیز را سریع و دقیق جلو می برند و قبل از رسیدن پلیس، کارشان را تمام می کنند و می روند.

 مک کالی باهوش و منظم است و اگر اتفاقات غیرمنتظره ای مانند تلاش ناهماهنگ وینگرو برای کشتن نگهبان نبود، دستگیر شدن پلیس ممکن نبود. از طرفی وینسنت هانا (آل پاچینو) کارآگاهی با ذهنی آماده و اراده ای پولادین است که مک کولی را دنبال می کند و لحظه ای خسته نمی شود و اگر هر پلیسی به جای او پرونده مک کاولی را می گرفت، نمی توانست به دستش برسد.

۷. چارلی کروکر در فیلم کسب‌وکار ایتالیایی (The Italian Job)

نسخه اصلی تجارت ایتالیایی یکی از بهترین و دیدنی ترین فیلم های بریتانیایی تاریخ سینماست. در این فیلم گروهی از سارقان می خواهند همزمان با بازی فوتبال ایتالیا و انگلیس، طلاهای زیادی را از شهر تورین بدزدند. مایکل کین افسانه ای نقش چارلی کراکر، مغز متفکر دزدی را بازی می کند. خلاصه داستان، که احتمالاً اولین سرقت سینما در استفاده از هک بود، به شرح زیر بود: گروهی از کلاهبرداران با نفوذ به کامپیوترهایی که ترافیک شهر را کنترل می کردند، به خیابان ها نفوذ کردند و از فرصت استفاده کردند و سرقت خود را انجام دادند. . تا اینجا خیلی خوب بود، اما وقتی نوبت به فرار رسید، اتفاقاتی در حال رخ دادن بود که حالا به بخشی از تاریخ سینما تبدیل شده است.

کراکر از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما و تیمش طلا را در چندین مینی کوپر جاسازی کردند و با سرعتی سرسام‌آور در خیابان‌های ایتالیا رانندگی کردند و یک فصل تعقیب و گریز بی‌نظیر ایجاد کردند. مینی‌بوس‌ها از غیرمنتظره‌ترین مکان‌ها عبور می‌کردند و با سرعتی دیوانه‌کننده از پشت بام‌ها و لوله‌ها عبور می‌کردند تا از دست پلیس فرار کنند.

کراکر و گروهش پلیس ایتالیا را تحقیر کردند و سرانجام در جایی خارج از شهر ملاقات کردند و آخرین مرحله فرار خود را انجام دادند و سوار اتوبوس شدند. اما متاسفانه راننده اتوبوس بیش از حد به لبه جاده می رود و صحنه ای تاریخی و پرتعلیق ایجاد می شود. اتوبوس در لبه جاده و در آستانه سقوط است و سنگینی طلاهای سرقتی ممکن است منجر به مرگ همه آنها شود. تا اینکه جمله پایانی کراکر را می شنویم: “بچه ها نگران نباشید، من یک ایده دارم.” و ما فکر می کنیم که او واقعاً ایده ای برای نجات دارد، اما هرگز نمی دانیم که این ایده چه بوده است.

10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

۶. دایلان رودز در فیلم حالا مرا می‌بینی (Now You See Me)

نکته جالب و مبتکرانه نقشه های دیلن رودز از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما این است که هیچکس، یعنی نه شخصیت های دیگر فیلم و نه مخاطب، کوچکترین حدسی درباره او نمی کنند و تا آخرین لحظه نمی دانیم که یک نقشه بزرگ و اساسی است. در جریان است. داستان اصلی که اکنون می بینید در مورد چهار شعبده باز است که توسط یک فرد مرموز گرد هم می آیند تا نقشه بزرگ خود را اجرا کنند، نقشه ای که ما هیچ چیز در مورد آن نمی دانیم. در قسمت اعظم فیلم، این جادوگران را می بینیم که پول زیادی را جلوی مردم می دزدند، در حالی که یک مامور FBI که از کار آنها خسته شده است، آنها را تعقیب می کند تا آنها را دستگیر کند، ماموری به نام دیلن رودز.

همانطور که عنوان این بخش را می خوانید، می دانید که به کجا می خواهیم برویم. در اوج و افشای نهایی فیلم، چهار کلاهبردار قرار است آخرین سرقت خود را انجام دهند. رودز و دیگر افسران مجری قانون به صحنه جرم می رسند اما نمی توانند جلوی آنها را بگیرند و جادوگران ما با یک گاوصندوق پر از پول نقد ناپدید می شوند. زمانی که جادوگران با هم ملاقات می کنند، در نهایت شخص مرموزی را پیدا می کنند که نقشه ها را کشیده و آنها را ترسیم کرده است: دیلن رودز، همان شخصی که نقش مامور FBI را بازی می کند.

در اینجا متوجه می شویم که رودز همه اینها را برای انتقام از شرکتی که از پرداخت بیمه پدر مرحومش امتناع کرده بود، برنامه ریزی کرده بود. در طول فیلم حتی یک بار هم به این موضوع اشاره نشده بود و هیچکس نمی توانست شگفتی نهایی او را حدس بزند، اما وقتی در یک سری فلش بک می بینیم که رودز چگونه در هر مرحله به این جادوگران کمک می کند و دستورالعمل های خود را به آنها می دهد، همه چیز برایمان روشن می شود.

۵. توماس کراون در فیلم حادثه توماس کراون (Thomas Crown Affair)

کارگردان هاردکور جان مک تیرنان در سال 1999 بازسازی واقعه کلاسیک توماس کراون را ساخت. در این فیلم، یک مولتی میلیونر به نام توماس کراون (پیرس برازنان) با کاترین بنینگ (رنه روسو)، بازرس بیمه، درگیر یک بازی موش و گربه می شود. کاترین بنینگ در تلاش است تا دریابد که چگونه یک نقاشی 100 میلیون دلاری از موزه هنر متروپولیتن نیویورک به سرقت رفت.

بیشتر اوقات در فیلم، برازنان را می بینیم که با کت و شلوارهایش می درخشد و ظاهر زیبایش را به رخ می کشد و روسو را می بینیم که عاشق او شده است. یک رابطه تیره بین این دو ایجاد می شود، در حالی که بنینگ می داند که کراون مسئول سرقت معروف بوده است.

صحنه پایانی فیلم، توماس کراون از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما ، نبوغ او را نشان می دهد و به همین دلیل در این لیست قرار می گیرد. کراون نقاشی را در جای خود، درست در مقابل بنینگ و افسر پلیس، بدون اینکه گرفتار شود، قرار می دهد. بهترین بخش از همه اینها انگیزه توماس کراون است. او همه این کارها را فقط برای سرگرمی و سرگرمی انجام می دهد، زیرا فقط می خواهد و از هیجان لذت می برد.

۴. دالتون راسل در فیلم نفوذی (Inside Man) از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

دالتون راسل از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما ، قهرمان فیلم اسپایک لی در سال 2006، یکی از دست کم گرفته شده ترین جنایتکاران سینمایی است که به آن توجهی که شایسته او است نشده است. راسل و گروهش به یک بانک حمله می کنند و کنترل آن را به دست می گیرند. وقتی پلیس می رسد، متوجه می شویم که دالتون تمام مراحل را فکر می کند و افسران پلیس را گمراه می کند. او همه گروگان ها را مجبور می کند لباس های مشابه خودش و تیمش بپوشند و حتی برخی از اعضای گروه خودش را در بین گروگان ها قرار می دهد. وقتی نوبت فرار می رسد، همه از بانک بیرون می آیند و همه مثل هم هستند. پلیس نمی داند چه کسی را دستگیر کند و چه کسی را به عنوان گروگان معرفی کند. و تنها عضو این گروه دزد که قبلاً شناسایی شده بود، دالتون، ناپدید شده و اثری از او نیست.

در اینجا هوشمندانه ترین قسمت نقشه دالتون است: زمانی که او و گروهش در بانک بودند، یک دیوار کاذب در یکی از طاق ها ساختند و دالتون چند روز در آنجا پنهان شد تا آب از آسیاب خارج نشود. سپس دیوار را شکست و از راهی که قبلاً برای او ساخته شده بود خارج شد. مانند توماس کراون، انگیزه های دالتون راسل عادی نیست. او تمام این طرح ها را ابداع کرد تا از یک صندوق امانات خاص مدرکی بحث برانگیز استخراج کند که نشان می دهد رئیس بانک در گذشته با نازی ها نشست و برخاست داشته و با آنها معامله کرده است.

۳. دنی اوشن در فیلم‌های اوشن (Ocean’s Eleven,Twelve,Thirteen)

دنی اوشن با بازی جورج کلونی، یک رهبر کاریزماتیک و جذاب است که وقتی به او نگاه می کنید، به نظر می رسد نگران هیچ چیز نیست. او از هیچ چیز نمی ترسد و نگران چیز خاصی نیست. حتی در هنگام طراحی سخت ترین و خطرناک ترین دزدی ها، باز هم خونسردی خود را حفظ می کند و طوری رفتار می کند که انگار ساده ترین و معمولی ترین کارها را انجام می دهد. دنی اوشن و گروهش نه از یک، بلکه از سه سرقت موفق جان سالم به در می برند و به زندگی خود ادامه می دهند، زیرا دنی اوشن یک نابغه کامل است.

هر اتفاقی بیفتد و هر اتفاق غیرمنتظره ای بیفتد، یک چیز ثابت می ماند: دنی اوشن مردی با نقشه است. فرقی نمی کند که بخواهند از کازینو در وگاس سرقت کنند یا تخم فابرژ را بدزدند یا کازینوی یک تاجر جنایتکار را دفن کنند، نقشه های دنی همیشه با دقت و ظرافت بی نظیری اجرا می شود و بیننده را شگفت زده می کند.

دلیل اصلی حضور دنی اوشن از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما  در چنین جایگاه بالایی در لیست ما موفقیت او در اجرای سه طرح پیچیده است. او موفق تر از همیشه بود، هرگز توسط پلیس دستگیر نشد و همیشه کت و شلوار زیبایش را پوشیده بود.

10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

۲. جوکر در فیلم شوالیه‌ی تاریکی (The Dark Knight) از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

اصلا نمی شود در مورد جنایتکاران نابغه صحبت کرد و از جوکر صحبت نکرد. جوکر استاد تصمیم گیری های آنی است و نقشه های دیوانه وار و مبتکرانه ای می کشد تا همه را به هرج و مرج بکشاند و ثابت کند که تک تک افرادی مانند او دیوانه هستند و هیولایی را در درون خود پنهان کرده اند. جوکر، حتی زمانی که دستگیر شده و ظاهراً شکست خورده است، در نقشه بزرگ خود قدمی به جلو برداشته است. ذهن او آنقدر قوی و شگفت انگیز است که حتی بتمن را شکست داد. همه ما می دانیم که بتمن بالاخره او را به دست آورد، اما وقتی به نقشه اصلی جوکر فکر می کنیم، نتیجه متفاوت به نظر می رسد.

هنگامی که جوکر از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما سر خود را از بالای یک آسمان خراش نیمه کاره آویزان می کند، به بتمن اعتراف می کند که هدف اصلی او چه بوده است. آن هاروی دنت شوالیه سفید گاتهام وایت را سرنگون کرد و شخصیت او را نابود کرد و موفق شد. دادستان گاتهام پس از تحمل فجایع فراوان و کشتن تعدادی از مردم و گروگان گرفتن خانواده جیم گوردون به یک شمشیر دولبه تبدیل شد.

زمانی که بتمن برای نجات خانواده گوردون عجله می کند و سپس هاروی دنت کشته می شود، بتمن تصمیم می گیرد تا به جنایات خود دست بزند تا چهره قهرمان حکومت گاتهام را خدشه دار نکند. اما جوکر همچنان پیروز است و واقعیت تلخ و تکان دهنده ای که بتمن و گوردون پنهان کرده اند، بعدها مانند زخمی عمیق آشکار می شود.

علاوه بر این، جوکر چندین توطئه و توطئه بی سابقه را در طول فیلم اجرا کرد که منجر به نابودی کامل گاتهام در دو مرحله شد. هر قدمی که برمی داشت و هر کاری می کرد در راستای نقشه بزرگ و وحشتناکش بود و در نهایت موفق هم شد. جوکر ممکن است ادعا کند که شبیه کسی نیست که برنامه داشته باشد، اما همه ما می دانیم که بسیاری از افکار، ایده ها و نقشه ها پشت همه کارهای او بوده است.

10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما

۱. وربال کینت/کایزر شوزه در فیلم مظنونین همیشگی (The Usual Suspects)

مظنونان معمولی با یک غافلگیری خیره کننده پایان یافتند و حضار را شگفت زده کردند. آن وربال کینتاز 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما ، راوی داستان و کسی که شبیه یک مرد مظلوم و بدبخت به نظر می رسید، در واقع مغز متفکر پشت هر چیزی است که ما شنیده ایم، و خود قیصر یک تند تند وحشتناک است. وربال کینت داستان هایی را روایت می کند که منجر به آشنایی او با گروهی تبهکار به رهبری مردی مرموز، ترسناک و ترسناک به نام کایزر شوسه شد و در این بین همه ما فریب حرفه ای بودن او را خوردیم.

در طول فیلم، کینت مردی تنبل به نظر می رسد که توانایی فیزیکی خاصی ندارد و کارآگاهان و بیننده را فریب می دهد. در پایان داستان، پلیس چاره ای جز پذیرش حرف های او ندارد زیرا دیگر اعضای این گروه جنایتکار کشته شده اند و شاهد دیگری وجود ندارد. سپس کینت لانگانگان از ایستگاه پلیس بیرون می آید و همه ما فکر می کنیم که او فقط یک قربانی بوده است. در این مرحله است که کارآگاه متوجه چیزی می شود، این که کینت کایزر شوس است، و تمام آنچه او به آنها گفته فقط یک داستان است. شوزه همه نام‌ها و اتفاقات را از آنچه در اطرافش می‌دید گرفت و بلافاصله داستان‌هایی برای تغذیه پلیس خلق کرد.

سپس به کینت از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما  برمی گردیم که نرم و بدون مشکل راه می رود و متوجه می شویم که لنگیدن پاهای او نیز جزو برنامه های اوست و شکی باقی نمانده است. هیچ کس حتی حدس نمی‌زند که قیصر شووس کوین اسپیسی باشد. دقیقاً به همین دلیل است که کینت فوق العاده و با کلاس به نظر می رسد. او با شجاعت و شجاعت در کلانتری و در مقابل جمعیت زیادی از مأموران نشست و نقش خود را به بهترین شکل ممکن ایفا کرد. به قول خودش “بزرگترین نیرنگ شیطان این بود که همه را متقاعد کند که وجود ندارد.”

Kaiser Schoze از 10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما واقعا شایسته مقام اول در این لیست است. هم به خاطر نقشه های هوشمندانه ای که کشید و هم به خاطر نقشی که بازی کرد. او به خوبی از قدرت اسطوره ها آگاه بود و می دانست که ذهن انسان به قصه گویی عادت کرده است.

پاسخگوی سوالات شما هستیم

سوال شما توسط کارشناسان استودیو میم پاسخ داده خواهد شد

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “10 جنایتکار نابغه تاریخ سینما”
درباره استودیومیم

تیم استودیومیم و تدوینگرشو با هدف گسترش دانش و هنر تدوین فیلم با پریمیر و درآمدزایی تدوینگران از سال 1392 مشغول به فعالیت شده. اکنون با برگزاری دوره های آموزش تدوین فیلم و دوره پریمیر و دوره افترافکت و سمینارهای کشوری در حوزه تدوین به فعالیت خود ادامه می دهد.

اطلاعات تماس