No products in the cart.
نظریه پردازان تدوین فیلم، تدوین را به دو دسته تدوین تداومی و تدوین غیر تداومی تقسیمبندی میکنند. همانطور که میدانید تدوین مهمترین عامل تعیین کننده در آثار سینمایی میباشد و بدون آن ساختمان یک اثر سینمایی بینظم و نامفهوم خواهد بود. تدوین تداومی را میتوان یکی از تکنیکهای تدوین فیلم دانست که از سنتها و شیوه تولید استودیویی هالیوود بوده است. مفهوم این تکنیک در فیلمسازی به این معناست که تدوینگر با برشی نرم، عبوری هموار و طبیعی از ابتدا به میانه و انتهای فیلم داشته باشد. در نتیجه تدوینگر با این روش به صورت هنرمندانه روایت یک دستی را خلق میکند. اگر قصد دارید با این روش و تکنیکها آن بیشتر آشنا شوید در ادامه با ما همراه باشید.
تدوین تداومی بر مبنای وابستگی نماها به یکدیگر میباشد. در این تکنیک داستان به صورت مداوم و بیوقفه روایت میشود و ظاهرا سیر طبیعی زندگی را دنبال یا تقلید میکند. از این رو آن را “تدوین روایتی (Narrative Editing)” نیز میگویند.
در این تکنیک معمولا نمای دوم به نمای اول وابسته است. به این معنا که نمای دوم الزاما باید به دنبال نمای اول نمایش داده شود. در این گونه تدوین با وجود تفاوت محسوس، دو نما باید شباهتها یا فصل مشترکهای گرافیکی یا بصری داشته باشند. یعنی بخشی یا چیزی از فضای نمای اول باید در نمای دوم (یا بالعکس) دیده شود. همانند صحنهی واحدی که با عمقهای متفاوت از چند زاویه فیلمبرداری شده است. “آندره بازن” تدوین تداومی رایج در سینمای کلاسیک هالیوود را «تقطیع تحلیلی یا تدوین تحلیلی (Analytic Editing)» نامگذاری کرده است.
تدوین تداومی بیشینه تاریخی دارد. فیلمها از ابتدای شکلگیری سینما همواره به نقل یک داستان یا اجرای یک موقعیت پرداختهاند. در آغاز شکلگیری سینما به ندرت از تدوین فیلم استفاده میشد و قاب فیلمها بیشتر شبیه به صحنه تئاتر بود. رفته رفته با پیداش سینمای روایتی، استفاده از تدوین فیلم و بکارگیری تدوینگرها این سنت تئاتری شکسته شد. به این ترتیب با بکارگیری تدوین فیلم و شغل تدوینگر، سینما از تئاتر متامیز شد.
سینما برای تبدیل شدن به یک هنر و سرگرمی مردمی باید از تئاتر متمایز میشد که این تمایز توسط جادوی تدوین و هنر تدوینگرها امکانپذیر شد و رویدادهای روایت داستان به کمک تدوین به مهمترین اجزا تقطیع و تقسیم شدند. در نتیجه فیلمسازان توانستند بخشهای فیلم را به صورت جداگانه فیلمبرداری کنند و آن را براساس رابطه علت و معلول تدوین نمایند. این اصل منطقی تدوین تداومی میباشد.
تدوین اساسیترین اصل تولید فیلم میباشد و به دلیل اهمیت آن در طول تاریخ سینما رفته رفته ساختارها و نظریههای پیچیدهتری از تدوین فیلم شکل گرفتند. در دهه 20 در هالیوود تدوینگران از شیوه تدوین روایتی تا پایان دوره تولید استودیویی و با هدف تولید انبوه استفاده میکردند. در حالی که در اروپا گروهی از فیلمسازان استفاده از تدوین غیر تداومی را ترجیح میدادند. این تدوینگران و فیلمسازان در مقابل تدوینگرهای هالیوودی قرار گرفتند و از آن زمان تا به امروز این دو تکنیک تدوین بسیار شناخته شده هستند و از هر دو شیوه استفاده میشود.
در تدوین تداومی، تدوینگر یک بخش از فیلم را به چند نمای نزدیکتر تقسیم میکند. این کار تدوینگر موجب میشود، توجه تماشاگر از لحاظ دراماتیک به وسیله تدوین فیلم به حساسترین جزء رویداد جلب شود. در این شیوه تدوین فیلم، تدوینگر انتقال نماهای فیلم را به گونهای طراحی میکند که مخاطب متوجه تغییر نما نشود. در این شیوه انتقال نماها از جنبه پیوستگی زمانی، گرافیکی و ریتمیک تداوم دارند. تدوینگران این شیوه تدوین را “تدوین نامرئی” نیز مینامند، زیرا تدوینگر سعی میکند توجه تماشاگران را با تغییر یا تعویض تصویر به حداقل ممکن برساند. در تدوین تداومی نما، جزئی وابسته یا تابعی از مجموعه فیلم میباشد.
فلسفه و هدف این روش این است که برای درک داستان فیلم، تماشاگر نباید با پیچیدگی یا دشواری مواجه شود و بتواند به راحتی رویدادهای فیلم را درک کند. برای حفظ تداوم در فیلم به وسیله تدوین فیلم به چند عامل باید توجه داشت:
تداوم داستان یا موضوع فیلم باید کم و بیش جریانی مطابق زندگی داشته باشد. در حقیقت تدوین تداومی و تداوم داستان احساس انسانی در جریان تداوم زندگی را بازگو میکند. در این شیوه تدوینگر برای اثربخشی بیشتر داستان، با شیوهای صحیح و اصولی رویدادهای دراماتیک را توسعه میدهد و جای هریک از این مراحل را تعویض میکند.
میزانسن شیوهای است که کارگردان برای تنظیم روابط و حرکت بازیگران در قاب نماها از آن استفاده میکند. تدوین تداومی در سینمایی که از این شیوه برای تدوین استفاده میکند، نقش مهمی در میزانسن دارند. در واقع تدوینگر با استفاده از تدوین روایتی از یک نما به نمای دیگر به حفظ تداوم بازیگر، اجزای صحنه و … کمک میکند و مانع گیج شدن تماشاگر میشود. به عبارتی “میزانسن” یعنی هرآنچه که دوربین نشان میدهد.
حرکت و سکون و دیگر اعمالی که بازیگران در مقابل دوربین انجام میدهند باید از منطق و نظم خاصی برخوردار باشد. به حرکت درآوردن منطقی بازیگران وظیفه کارگردان نیست، بلکه کارگردان باید تاثیر تدوین توسط تدوینگر را به کار خویش اضافه کند. در نتیجه کارگردان به کمک تدوین و کار تدوینگر میتواند بخشی از زمان یا رویداد را حذف کند. اما این حذف باید باتوجه به معنی و منطق خاصی در تدوین تداومی صورت گیرد.
برای ایجاد تدوین روایتی و ایجاد تداوم بین دو نما، تدوینگر باید به دو عامل “هدف حرکت موضوع” و “اهمیت حرکت موضوع” توجه کند. در این شیوه برای اجرای بهتر میزانسن و تداوم بین نماها، تدوینگر و عنصر تدوین در اختیار کارگردان قرار میگیرد و به کارگردان کمک میکند.
تدوین تداومی و غیر تداومی تاثیر مختلفی بر ریتم فیلم دارند. اگر ریتم را در تدوین تداومی ضربان قطع و وصل نماها بدانیم، با کنترل هوشمندانه عواملی همچون
،ریتم در ایجاد تدوین روایتی نقش مهمی خواهد داشت. به زمانبندی تدوین یا آهنگ برش نماها توسط تدوینگر و بطور کلی سرعت تنظیم وقایع “تمپو” گفته میشود که در تدوین فیلم به اندازه زمانی و یا طول نماها، صحنهها و فصلها و در مجموع تمامیت فیلم بستگی دارد و عامل بسیار مهمی در این شیوه تدوین است.
گاهی لازم است رویدادها و بازی بازیگران به گونهای نمایش داده شوند که برش در تدوین نامحسوس یا ناپیدا باشد. به عبارت دیگر میخواهیم پیوستگی و تداوم فیزیکی بین نماها از نظر بصری توسط تدوین چنان به نظر برسند که گویی هیچ لحظهای از رویدادها یا بازی حذف نشده است. در این شرایط باید در زمان تدوین بین نما یک پیوستگی فضایی، حرکتی یا ارتباط فیزیکی مکانیکی وجود داشته باشد.
در طول دوران تحول سینما و تلویزیون، به منظور سهولت در تولید و صرفهجویی در وقت، هزینه و تدوین راحتتر روشهایی ابداع شد که با گذشت زمان به عنوان دستورالعمل استاندارد مورد قبول تدوینگران و کارگردانهای سینما قرار گرفت. بطور کلی تکنیکهای زیر به منظور حفظ تداوم در تدوین فیلم و سرعت کار در مرحلهی فیلمبرداری بکار گرفته میشود و با توجه به انواع کارکردهای تدوین تداومی به چهار دسته تقسیم میشود که عبارتند از:
این روش برای تدوینگرها بسیار مفید است. در این تکنیک نمای کلی از ابتدا تا انتهای رویداد، بدون قطع و یکسره تصویربرداری میشود. به این معنی که یک نمای کلی در یک برداشت ضبط میشود. در این حالت دست تدوینگر برای تدوین فیلم باز است و میتواند آزادی عمل بیشتری داشته باشد. چنین نماهایی اغلب به صورت نمای دور ضبط میشوند، در نتیجه تدوینگر به راحتی میتواند نما را تغییر اندازه بدهد و مجددا به همین نما باز گردد.
برای مثال هنگام ضبط اجرای یک قطعه موسیقی با رهبر و اعضای ارکستر میتوانید در تدوین فیلم از این اصل استفاده کنید. یعنی با گرفتن یک برداشت بلند و از دور از تمام مجموعه موسیقی، هر زمان بخواهید میتوانید در حین تدوین فیلم به یکی از سازها یا رهبر ارکستر برش بزنید و مجددا در تدوین به نمای دور برگردید.
نمای معرف یکی دیگر از تکنیکهای تدوین تداومی میباشد که در تدوین فیلم کاربرد زیادی دارد. این تکنیک نمای عمومی است که برای شناسایی، معرفی، توضیح محل، زمان شخصیتها و روابط آنها کاربرد بسیاری دارد. نمای معرف در تدوین فیلم میتواند نمای نسبتا کوتاه و گذرایی باشد.
در واقع نمای معرف در تدوین فیلم، آغازگر صحنه است. تفاوت نمای معرف و نمای مادر در تدوین تداومی این است که نمای مادر شامل کل اجرا یا عمل است. در حالی که نمای معرف نمای آغازگر صحنه در تدوین فیلم میباشد. تدوینگر در نمای مادر، نماهای کوچکتر صحنه را برش میزند. اما در فن تدوین فیلم نمای معرف با نمای بعد از خود تکمیل میگردد و به عنوان نمای منفرد استقلال دارد. نمای معرف در تدوین تداومی فیلم با تفهیم بهتر و راحتتر وقایع صحنه و نمایش موقعیت فضایی بازیگران نسبت به یکدیگر به ویژه هنگام جابجایی و استقرار، نقش موثری در ساختار تدوین بر عهده دارد.
زوایای معکوس یا نمای قرینه یکی دیگر از تکنیکهای تدوین تداومی است که در اکثر برنامههای تلویزیون، سریالها و فیلمها مشاهده میکنیم. در تدوین روایتی این تکنیک بیشتر در صحنههای گفتگو و موقعیتهای نظیر آن به چشم میخورد. برای حفظ تداوم در تدوین، در زمان دکوپاژ صحنه باید خط فرضی رعایت شود. تصویر زیر نمونهای از تکنیک زاویه معکوس را نشان میدهد. در این تصویر به نمای 1 اصطلاحا نمای روی شانه و به نمای 2 نمای تک شات گفته میشود.
نمای انطباقی یکی از پرکاربردترین تکنیکهای تدوین تداومی فیلم بشمار میرود. تدوینگرانی که از تکنیک تدوین روایتی استفاده میکنند یا فیلمهایی که در آنها از ترکیب تدوین تداومی و غیر تداومی استفاده شده است، نمای انطباقی کاربرد زیادی دارد. هنگام فیلم برداری صحنههای یک برنامه داستانی در زمان تدوین آن باید این اصل اساسی رعایت شود که از نظر حرکتی پایان هرنما در ابتدای نمای بعدی تکرار شود. در این صورت یافتن نقطه برش برای تدوینگر در تدوین تداومی آسان خواهد بود. به این ترتیب با تکنیک نمای انطباقی، تداوم از یک نما به نمای بعدی صحنه حفظ خواهد شد.
از سوی دیگر برش منطبق در تدوین فیلم روی ریتم نیز تاثیر میگذارد و به کمک انطباق میتوان دورترین نقطه تا نزدیکترین نقطه را تدوین کرد و حرکت پویا و روبه جلویی را برای مخاطب به نمایش گذاشت. با این کار از گیج شدن بیننده جلوگیری خواهید کرد.
در این مقاله استدیو میم به معرفی، بررسی و تکنیکهای مهم تدوین تداومی پرداختیم. آشنایی دقیق با هر یک از تکنیکهای تدوین به شما کمک خواهد کرد تا سریعتر به یک تدوینگر حرفه ای تبدیل شوید و در مسیر تخصصی پیشرفت بهتری داشته باشید. همچنین با شرکت در دوره آموزشی پریمیر و تدوین فیلم ما میتوانید این مسیر را بهتر و مطمئنتر طی کنید.
بیشتر بخوانیم
ساخت جلوه vhs در پریمیر با پلاگین ردجاینت
بعضی اوقات نمایش یا ادیت یک ویدیو به سبک جدید و امروزی، خیلی جالب و جذاب نیست. گاهی اوقات افکت های قدیمی روی ویدیو باعث جذابیت و متمایز شدن آن […]اهمیت تدوین فیلم و 10 نکته مهم در ارتباط با تدوین
اهمیت تدوین فیلم زمانی نمایان میشود که متوجه شویم، هنر تدوین فیلم دریچه جدیدی را در برابر قدرت انتخاب کارگردان، تدوینگر، سازندگان کلیپ و … باز کرده است. امروزه مخاطبان […]تدوین غیر تداومی چیست و چه تفاوتی با تدوین تداومی دارد؟
تدوین غیر تداومی یکی از شیوههای تدوین فیلم میباشد که توسط تدوینگرها مورد استفاده قرار میگیرد. این شیوه تدوین براساس اصل مجاورت نماها، اصل تداعی معنا و روابط فضایی، زمانی […]10 فیلم که تاثیر منفی بر سینما گذاشت
بشر ماهیتی تقلید کار دارد و با نگاهی گذرا به اختراعات و اتفاقات رخ داده در طول حیات بشر به راحتی می توان به این موضوع پی برد. از بدو […]تیم استودیومیم و تدوینگرشو با هدف گسترش دانش و هنر تدوین فیلم با پریمیر و درآمدزایی تدوینگران از سال 1392 مشغول به فعالیت شده. اکنون با برگزاری دوره های آموزش تدوین فیلم و دوره پریمیر و دوره افترافکت و سمینارهای کشوری در حوزه تدوین به فعالیت خود ادامه می دهد.
پاسخگوی سوالات شما هستیم
سوال شما توسط کارشناسان استودیو میم پاسخ داده خواهد شد